×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

toorshide haaaa

biyayn ta begam che joor shoohar giiretoon biyad

× agha khodaish man nemidoonam chi bezaram in tooo
×

آدرس وبلاگ من

raha-topoli.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/raha topoli

tanz

می دانید چرا خانم ها از همسرانشان دائم می خواهند که بگویند عاشقشان هستند و این اغلب عکسش معمول نیست؟

چهار دلیل مهم:

    • اغلب مردها گربه صفت و هوسی هستند و تا شلوارشان دوتا میشود یک جرقه ای در ذهنشان میزند.
    • جذابیت خانمها چنان متزلزل هست که هر لحظه می خواهند کسی به آنها اعتماد به نفس بدهد .
    • مردها اکثرا بر این باورند که تنهایی از سر تمامی خانمهای دنیا هم زیادی هستند(البته به این نکته معمولا بعد از ازدواج پی میبرند.)
    • خانمها هنوز پی به این موضوع نبرده اند که یک مرد قادر است همراه دو همسر خود در
    • خیابان قدم بزند در حالیکه هیچ کدام از همسرانش پی به دو زنه بودن مرد نبرند
     
     
    سلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام 

    چقد دلم تنگیده بود واسه وبلاگ عزیزم

    وای که چقد حرف تو دلم قُلُمبیده نمیدونم از کجا شروع کنم

    همه از سال سوم شروع می کنن به درس خوندن من امسال قید درسُ زدم کشکی میرم مدرسه

    به امید اون معلمایی که میشه سر کلاسشون تقلب کرد

    امروز کلاسمونُ از طبقه ۲ شوت کردن طبقه ۱ یعنی از عرش به فرش و تهِ ضدحال

    تنها دلیلشم گوشی آوردن و باند آوردن و دست زدن و سوت زدن و رقصیدن و .... بود همینُ بس

    کلاسمونُ گذاشتن وسط ۲ تا دفتر

    امروز به هر ۲۶ نفرمون ۴ تا منفی دادن

    همشم به خاطر چیزای الکی بودا

    چند روز دیگه انضباط ماهانه میدن

    به نظرتون چند میدن بهم؟

    اگه ۲۰ ندن نامردن

    هروقت دادن میام میگم چند شدم

    فعلا بای

    + تاریـــــــخ پنجشنبه 1389/08/20 ساعــــت 1:5نویــــسنده نگـــار بـانـو 

    امروز اول مهر بود

    صبح از خواب بیدار شدم دیدم بالشم چسبیده به دهنم

    بالشُ به سختی از دهنم جدا کردم و یه نگاه به ساعت انداختم

    ساعت از ۱۱ گذشته بود

    تازه یادم اومد امروز اول مهر مثلا

    نمیدونم چرا یهو احساس کردم باید یه سر برم دست به آب

    بالشُ برعکس کردم و دوباره خوابیدم

    ای لعنت به هرچی خودشیرین

    ساعت ۱۱:۳۰ عموم زنگ زد به مامانم

    عموی نگار بانو: نگار رفته مدرسه؟

    مامانِ نگار بانو : نه مگه فرزی رفته؟

    عموی نگار بانو: آره

    بقیشم دیگه معلومه مامانم اومد بالا سرم شروع کرد به غر زدن که همه رفتن مدرسه به جز تو

    منم خونم جوشید یه زنگ زدم به یکی از دوستام که میدونستم از ۳۱ شهریور میره مدرسه

    ازش پرسیدم کیا اومدن مدرسه اونم گفت همه

    منم واسه اینکه مامانم بذاره به خوابِ نازم برسم گفتم اِ پس کسی نیومده؟

    بعدش پرسیدم چیکار میکردی؟

    گفت من داشتم با موبایل می چتیدم بقیه هم یا دارن اسم فامیل بازی می کنن یا بلوثوت بازی

    من نمیدونم چرا بعضیا با اینکه میدونن اول مهر روز سخنرانی آیت الله آخوند و

    رئیس اداره و جناب فرماندار و شهردار و ... است بازم خودشیرینی می کنن و میرن مدرسه؟

    آخه چــــــرا؟

    + تاریـــــــخ پنجشنبه 1389/07/01 ساعــــت 15:56نویــــسنده نگـــار بـانـو | 39c0MMent

     

    میدونید تا حالا حسودخان چندتا جوجه به قتل رسونده؟

    من که میخوام ببرمش اداره پلیس تحویلش بدم

    حسودخان: وقتی ۶ سالم بود یه جوجه داشتم هرجا میرفتم دنبالم میومد

    یه بار داشتم میرفتم بیرون نمیدونستم این داره همرام میاد

    سرش موند لای درُ....

    بعدشم کلی گریه کردم

    .

    حسودخان در سن ۱۷ سالگی: نگار میخوای واست جوجه رنگی بخرم؟

    نگار بانو:وااااااااااای آره ( با کلی شوق )

    خلاصه اینکه حسودخان واسم یه جوجه صورتی خرید

    بعدشم جوجه رو گذاشت تو پلاستیکُ آویزونش کرد به فرمون موتور که واسم بیاره

    ولی من بهش گفتم فردا واسم بیار  الآن میخوام برم جایی

    اما جوجه بیچاره به فردا نکشید

    منم با حسودخان قهر کردم که تو قاتلی جوجمُ کشتی

    اونم واسه اینکه از دلم در بیاره رفت ۷ تا جوجه دیگه خرید

    ۲ روز نشد که گفت در خونه باز بوده گربه همشونُ برده

    این که من اون لحظه چیکار کردم بماند

    .

    حسودخان در سن ۱۸ سالگی: نگار میخوای واست جوجه رنگی بخرم؟

    نگار بانو: نــــــــــــــــــه

    حالا حسودخان رفته ۴ تا جوجه واسه خودش خریده:سبز- صورتی- سفید- قرمز

    کِی اینارُ میکشه نمیدونم

     آخرتر نوشت: به این نتیجه رسیدم پسرا همشون قاتلن آخه یه بُلبُل داشتم وقتی میخواستم

    برم مسافرت سپردمش دستِ داداشم وقتی برگشتم خوراکِ گربه شده بود

    آخرتر نوشت ۲: تورو خدا وقتی دارین واسه مردم پاکستان دعا می کنید واسه این جوجه های بیچاره

    هم دعا کنید.

     
     
     
     
     
     
     
     
    جمعه 8 بهمن 1389 - 7:53:16 PM

    ورود مرا به خاطر بسپار
    عضویت در گوهردشت
    رمز عبورم را فراموش کردم